بهترین تجربه زندگیم
دختر ناز نازی من الان 10 ماه و 27 روزشه و تا الان 6 تا دندون داره این روزا مدام مشغول مرتب کردن اسباب اثاثیه منزل جدیدمونم و وقت کمی دارم الان دلم می خواد برم بیرون و توی بازار خرید بکنم چون یادم نمی یاد آخرین دفعه کی رفتم بیرون برا خرید خصوصا بی ماشینی بد جور اذیتم میکنه به قولی توی خونه زندونی شدیم حسنا خوشگلم دیشب با ممد داییش رفت خونه مامان جون وقتی سوار آسانسور میشد بهش گفتم مامانی خداحافظ دلم برات تنگ می شه فوری جواب داد دددر .. الهی فدای اون در درت بشم من .......... خیلی دلم می خواست باهات بیام اما با مریم خاله خونه رو مرتب می کردیم دست خاله خانم درد نکنه که...
نویسنده :
مامانی و بابایی
18:42